مسافر

 

در میانه نا کجا آباد...صدای زوزه باد...رقص علف های هرزی که در غیبت قطار ها لابلای ریل ها روییده اند...جای تعجب نیست که معدود افرادی که گذرشان به ایستگاه ششم افتاده از آن به عنوان شهر اشباح یاد می کنند. اما گویی حتی اشباح هم اینجا را از خاطر برده اند.مسافر قدمی به سمت آخرین تابلو بازمانده برمی داردو به نوشته ی زنگار گرفته خیره می شود:

در آ{..}نده بیش تر در م{..}رد آرورا می نوی{...}م.

و اینگونه بود که 6th station بار دیگر و به مدتی نا معلوم به حیات بازگشت:)

سیاست های بریتانیایی🤔😂
Yes,I'm a cunning fox 🦊 
عجیبه که اینو ندیده بودم
بعدا نوشتیش!؟
واعجبا


واقعا زیبا نوشته بودیش
تاریخ پست صحیح هست. اما از عمد همراه با یه پست دیگه ارسال شد تا زیر سایه اون قرار بگیره و خونده نشه:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan